0
هیچ محصولی در سبدخرید نیست.

نگاه بلند مدت برای سرمایه گذاری در بورس بهتر است یا کوتاه مدت؟

دسته بندی ها : آموزش, اصول سرمایه گذاری در بورس 4 مهر 1399 زهرا جعفرزاده 3334 بازدید
سرمایه گذاریبلند مدت

نگاه بلند مدت برای سرمایه گذاری در بورس بهتر است یا کوتاه مدت؟ می خواهیم در مورد این که کدام را انتخاب کنیم صحبت کنم و کدام مناسب تر است؟ اولین موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که موضوع چند سمت دارد و مثل هر موضوعی اینطور نیست که بگوییم سرمایه گذاری بلند مدت همیشه بهتر است یا یک سرمایه گذاری کوتاه مدت همیشه بهتر است. چند سمت دارد که با توجه به آن سمت‌ها و جهت‌ها پارامترهایی که در این موضوع دخالت دارند، ما انتخاب می‌کنیم که سرمایه گذاری بهتر است. من سمت‌ها را می‌گویم که ۲ سمت دارد، یکی من شخص سرمایه گذار ، این به خود من برمی‌گردد، مثل روحیات و زمان من که می‌خواهم برای سرمایه گذاری بگذارم مثل سطح تحمل استرس، اینکه چقدر من می‌توانم در بازار استرس تحمل کنم؟ من با یک فرد دیگری متفاوت هستم. مثل سرمایه‌ای که به بازار می‌آورم. من چقدر سرمایه در بازار دارم و می‌خواهم بیاورم؟ مثل ریسک پذیری و ریسک گریزی من که چقدر من می‌توانم ریسک تحمل کنم، این سرمایه‌ای که می‌آورم را چقدر می‌توانم روی آن ریسک کنم؟ این‌ها چیزهایی است که به من سرمایه گذار بر می‌گردد؛ اما در سمت دیگر ما بازار را داریم. شامل شکل نوسانات بازار می شود، نوع نقد شوندگی، مدتی که این بازار باز است و می شود در آن معامله کرد (خصوصیات بازار)

یک فرد سرمایه گذار مثل روحیات، زمان سطح تحمل و استرسم، ریسک پذیری، سرمایه‌ام دو بازار که شامل شکل بازار است مثل نوسانات و نقد شوندگی. خیلی از افرادی که در بازار بورس می‌خواهند سرمایه گذاری کنند، می بینم که بعد از چند سال دل سرد شده‌اند، این تجربه چند ساله من از سرمایه گذاری در بورس است. دنبال ریشه این موضع هستم که چرا این اتفاق می‌افتد، ویکی از مهمترین دلیل‌های آن را می‌خواهیم در این فایل متنی برسی کنیم و خیلی از افرادی که در بازار موفق هستند، چندین سال (بیش از ۵ یا ۱۰ سال) که در بورس موفق هستند و نگاهی به سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلند مدت را فهمیده‌اند و می خواهم در آن مورد صحبت کنم. تفاوت بسیار زیادی بین افرادی که در بازار بورس موفق هستند (برندگان و بازندگان) است، به خصوص در موضوع دید کوتاه مدت و دید بلند مدت، پس بادقت این مبحث را بخوانید. تا اینجا گفتیم ک من دو سمت دارم، من سرمایه گذار و بازار. من سرمایه گذار روحیاتم چه چیزهایی است؟ آیا من استرس را می توانم تحمل کنم؟ وقتی من به سمت سرمایه گذاری کوتاه مدت می روم، سطح استرسی که باید تحمل کنم بالا می رود، فشار روانی روی من زیاد می‌شود و به همین دلیل ما در بازارهای پر نوسان و بازارهایی که در آن نوسان گیری زیاد است.

 

نگاه بلند مدت برای سرمایه گذاری در بورس بهتر است یا کوتاه مدت ؟

نقش روانشناسی در سرمایه گذاری

در آن بازارها می بینیم که خیلی کتاب ها در مورد کنترل احساسات، روانشناسی شخصی نوشته می‌شود. چون به شدت احساسات شما درگیر می‌شود، نوسانات احساسی دارید، خوشحالی، ناراحتی، غم، غصه، طمع و. همه این احساسات در سرمایه گذاری کوتاه مدت سمت شما می‌آید. من چقدر می توانم این استرس ها را تحمل کنم؟ (هر آدمی یک باطری دارد) هر بار که من یک استرسی تحمل می کنم در معاملات، بخشی از این باطری تخلیه می‌شود. پس من آدمی نیستم که بتوانم خیلی استرس های زیاد و پشت سر هم تحمل کنم، خیلی نوسانات احساسی زیاد را پشت سر هم تحمل کنم، بهتر است از سمت سرمایه گذاری کوتاه مدت به سمت سرمایه گذاری بلند مدت بروم. من چه سرمایه را وارد بازار کرده‌ام؟ اگر من سرمایه‌ای وارد بازار کرده‌ام که بخش بزرگی از زندگی من است و بخش زیادی از سرمایه من است قطعا ریسک پذیری زیادی نخواهم داشت، ریسک گریز خواهم بود ریسک سرمایه گذاری کوتاه مدت به مراتب از ریسک سرمایه گذاری بلند مدت بیشتر است.

پس من اگر سرمایه سنگینی آوردم و این سرمایه را می خواهم حفظ کنم، نگاه بلند مدت به سرمایه گذاری برای من می تواند موفقیت بیشتری به همراه آورد تا کوتاه مدت و به Investor مقایسه‌ای اگر بخواهم من کوتاه مدت و بلند مدت را داشته باشم، معمولا به بلندمدت‌ها می‌گویند Trader کوتاه مدت‌ها می گویند:به این صورت نیست که فردی در لحظه هم تریدر هم اینوستور باشد. یک طیفی دارد؛ یعنی من بخشی ترید می کنم و بخشی اینوستوری کنم. یک طیفی است که در یک بازه (در یک نقطه) از صفر تا صد، ۱۰۰ اینوستور و ۰ تریدر است و یک بازه‌ای این وسط من بر حسب دیدگاهی که دارم قرار می گیرم. این بازار را شما باید درست انتخاب کنید. دلیل این که خیلی ها در بازار بورس موفق نمی‌شوند و با ضرر خارج می‌شوند این است که دقیقا جای درست این بازه قرار نگرفته اند؛ و هدف ما این است که شما جای درست خودتان را پیدا کنید و چقدر به سمت هرکدام بروید. معمولا تریدرها (کسانی که معامله می کنند) دسته بندی دارند. افرادی که خیلی نوسان گیری بالا کار می کنند، افرادی که تایم بیشتری کار می‌کنند.

در تریدرها از کسانی که خیلی نوسان گیری می‌کنند تا کسانی که کمتر، بیس تحلیل شان به تحلیل تکنیکال بر می گردد. من هم تحلیلگر تکنیکال هستم و بُعد تحلیل تکنیکالم خیلی پر رنگ تر است و خودم را برتر می دانم؛ اما من که تحلیلگر تکنیکال هستم و با شما صحبت می کنم بیشتر از مزایای سرمایه گذاری بلند مدت می گویم. در سرمایه گذاری بلند مدت ما در این طیف صفر تا صد از سمت سرمایه گذاری تریدینگ به سمت اینوستینگ چیزی که داریم این است که تحلیل تکنیکال در همه این طیف است، (اینوستور هم استفاده می کند، تریدر هم استفاده می کند) اما سمت تریدرها تحلیل تکنیکال خیلی پر رنگ تر از اینوستور بلند مدت است.

پس من هنگامی که در سرمایه گذاری ابزاری استفاده می کنم، در تریدینگ معمولا تحلیل تکنیکال پر رنگ است، در تحلیل بنیادی کمرنگ تر است، در بلند مدت فاندامنتال پر رنگ تر می‌شود و تکنیکال کمرنگ‌تر (هر دو همیشه لازم هستند). طوری نیست که بگوییم اصلا در سرمایه گذاری بلند مدت به تحلیل تکنیکال نیاز ندارم و در سرمایه گذاری کوتاه مدت به تحلیل فاندامانتال نیاز ندارم. از دیگر ویژگی‌های سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت می توان اشاره کرد، افرادی که سرمایه گذاری کوتاه مدت دارند (تریدرها) خیلی باید درگیر باشند، مادام باید از شرایط بازار باخبر باشند، از اتفاقات بازار باخبر باشند، نمودارها را برسی کنند، تحلیل و تحقیق کنند و تقریبا ما به آن‌ها می گوییم که خیلی باید مستمر در بازار باشند، یعنی حالت فول تایم و درگیر بازار باشند. ولی در اینوستور نیازی به درگیری بازار بودن ندارند. شما یک سرمایه گذاری بلند مدت خواهید داشت و در بلند مدت سرمایه گذاری می‌کنید. نکته مهم این که اشتباه نکنید، خیلی‌ها فکر می کنند تریدینگ سود بیشتری از اینوستینگ دارد، یعنی سرمایه گذاری بلند مدت سود کمتری دارد. اصلا چنین چیزی نیست! در خیلی موارد سرمایه گذاری بلند مدت سود بسیار بیشتری می‌دهد. چیزی که در تریدینگ بیشتر است شما سود بیشتر در کوتاه مدت می توانید به دست آورید و همانطور هم میتوانید ضررهایی در کوتاه مدت داشته باشید.

گرچه فردی که مستمر در حال تریدینگ است، ممکن است سود کمتری از فردی که اینوستینگ می کند به دست آورد؛ مثلا ما تحلیلگری داشتیم که مادام خرید و فروش در بازار مثبت داشته است و در بازار مثبت توانسته است در سال ۳۰ یا ۴۰ درصد سود بگیرد، از طرفی هم یک اینوستور در همین بازه یک ساله سهمی را خریده است مثلا در مدت یک سال ۱۵۰ درصد سود بگیرد (رشد خیلی خوب) الزاما این نیست که من بگویم شورت‌ها سود بیشتری دارند، خیر! خیلی موارد لانگ‌ها سود بیشتری دارند. پس تا اینجا برسی شد که به کوتاه مدت‌ها تریدر می‌گوییم و می خواهند در بازه کوتاه تری سود کنند، بلند مدت‌ها در بازه بلند تری، کوتاه مدت‌ها خیلی از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند و بعد تجلیل تکنیکال در آن‌ها پر رنگ‌تر از فاندامانتال است، بلند مدت‌ها تحلیل فاندامانتال پر رنگ تر از تحلیل تکنیکال است و همچنین برسی شد که چند سمت دارد، من سرمایه گذار و بازار. برسی شد بر حسب روحیات سرمایه گذار باید انتخاب کنم که اگر ریز گریز هستم و یا استرس را نمی توانم تحمل کنم باید به سرمایه گذاری بلند مدت مراجعه کنم؛ و از طرفی هم بازار هم مقصر است. بازار بورس ایران به نظر من خیلی می طلبه به سمت سرمایه گذاری لانگ رفت (بیشتر از ۱ سال، ۶ ماه و.).

پس یادمان باشد که در بورس ایران هم شرایط نوساناتش و نقد شوندگی اش شاید در سمت بلند مدت بیشتر باشد، شاید بازارهای پر نوسانی مثل بازارهای جهانی، سرمایه گذاری کوتاه مدت تر در آن جذاب‌تر باشد. ولی فردی که در بازارهای جهانی فعالیت می کند و اگر روحیات سرمایه گذاری کوتاه مدت را ندارد بهتر است همان جا هم بلند مدت فعالیت کند. از کجا بفهمیم که ما رو این روحیات را دارا هستیم؟ اگر در بازار می بینید که در بازار غمگین، شاد، عصبانی، ناراحت و یا تصمیم می‌گیرید در بازار منفی بورس را رها کنید، این نشانه‌هایی است که در جای درستی قرار نگرفته اید و باید شیوه سرمایه گذاری خود را تغییر دهید؛ مثلا اگر کوتاه مدت هستید باید به سمت بلند مدت بروید. چیزی که من فهمیدم در دانشجویان این که من می بینم بیش از ۹۰ درصد افراد در ایران مناسب این است که به سمت سرمایه گذاری میان مدتی و بلند مدتی بروند و شاید خیلی درصد کمی روحیات این را داشته باشند که در ایران سرمایه گذاری کوتاه مدت را انجام دهند؛ اما چیزی که ما در واقعیت داریم این که ۹۰ درصد افراد مایل به سمت شرت‌ها آمدن هستند.

دو تصور اشتباه در بورس:

یک اینکه من به دنبال هیجان و سرمایه گذاری کوتاه مدت در بورس هستم، دو اینکه سرمایه گذاری بلند مدت خسته کننده است. این دو تصور باعث می‌شود که افراد خیلی با اینکه ۹۰ درصد باید سرمایه گذاری بلند مدت انجام دهند و بازار می طلبد که در بلند مدت باشند، اما با این ۲ تصور اشتباه به سمت سرمایه گذاری کوتاه مدت می‌روند و آنجا شکست می خورند. «نکته اول: بازارهای مالی جای هیجان نیست!» هر کس در این بازارها حتی در کوتاه مدت موفق است دلیل دارد، اصلا این بازارها جای اتفاقات هیجان انگیز و هیجان (هیجان منفی) نیست. افراد باید خیلی نسبت به سودهایی که می کنند باید بی احساس باشند؛ مثلا من اگر سود یا حتی ضرر می کنم باید بی احساس باشم. چون این احساسات وقتی نوسان زیادی می کند، وقتی خیلی در سودها خوشحال می‌شوم، در ضررها خیلی ناراحت خواهم شد و این تاثیر زیادی روی معاملات من خواهد داشت. پس تصور اشتباه اول، من به دنبال هیجان هستم، در بازار جای هیجان نیست. کسی با هیجان در بازار بورس موفق نمی‌شود. مورد دوم، سرمایه گذاری بلند مدت خسته کننده است، شما نیامده اید که سرمایه گذاری برای هیجان کنید که خسته نشوید و. سرمایه گذاری فعالیتی است که نیاز به زمان دارد، به خصوص سرمایه گذاری بلند مدت.

از ویژگی‌های مثبت سرمایه گذاری بلند مدت هدیه دادن وقت آزاد بسیاری است که شما دور از استرس باشید و فرصت داشته باشید به زندگی شخصی خودتان با کیفیت برسید، حتی اگر دنبال هیجان هستید در بازار بورس جایی ندارد. دیگر جاهایی دیگر زندگی که سرمایه درگیر نیست به دنبال هیجان باشید. توی بورس اصلا نباید به دنبال هیجان بود، اتفاقا سرمایه گذاری بلند مدت، ویژگی بسیار خوبی دارد که مدام شما را درگیر نمی کند. تریدینگ نیاز به مدام پای سیستم بودن، معامله و خرید و فروش با ذهن درگیر دارد. ولی اگر من به سمت سرمایه گذاری بلند مدت می روم، یعنی مثلا اگر سهمی خریداری می کنم، تحلیل فاندامنتال انجام داده‌ام، یا تحلیل تکنیکال انجام داده‌ام و می‌خواهم این سهم را ۳، ۴، ۶  نگه‌داری کنم و می دانم که روند رو به رشد خوبی دارد و سودهای خیلی خوبی معمولا بالای ۱۰۰ درصد در این نوع سرمایه گذاری است. ممکن است من سهمی را خریداری کنم، ۶ ماه یا ۱ سال رشدی نکند ولی در ۴ یا ۵ ماه رشد ۱۰۰ درصدی داشته باشد. معمولا این سودها را تحلیلگرهای فاندامنتالی که توی قیمت مناسب تکنیکالی خرید کرده اند می‌برند.

برسی کردیم که سرمایه گذاری کوتاه مدت چند سمت دارد، من سرمایه گذار و بازار، بیشتر افراد روحیات، زمان، سطح توان، استرس و. به نوعی است که باید به سمت سرمایه گذاری بلد مدت بروند و می طلبد که از تحلیل فاندامانتال بیشتر استفاده کنیم (در کنار تحلیل تکنیکال) و به همین دلیل ما در دوره نخبگان بورس تحلیل فاندامانتال در کنار تحلیل تکنیکال آموزش می دهیم. هر چند خیلی‌ها می گویند که تحلیل تکنیکال بسیار با هیجان تر است. ما می گوییم اگر می خواهید در بازار بورس بمانید و از این بازار واقعا سود بدست آورید باید از تحلیل فاندامانتال استفاده کنید، چون روحیات اکثر شماها به سمت یک اینوستور می روند نه یک تریدر و اگر بخواهید جایگاه یک تریدر باشید خسته می‌شوید، روزی خسته می‌شوید و از این بازار بیرون می روید. من همیشه از این بازار ناراحت بودم و هستم که چرا عده‌ای وارد بازار بورس می‌شوند و جایگاه تریدر نیستند و در جایگاه تریدر قرار می گیرند و بعد از مدتی بورس را رها می کنند و از طرفی می بینم افرادی که توانسته اند جایگاه درستی انتخاب کنند، به سمت سرمایه گذاری میان مدت و بلند مدت رفته اند و در این بازار موفق هستند.

آن دسته از افرادی که موفق نیستند همین نکته را نمی دانند که جای درستی قرار نگرفته اند، یعنی تریدر نیستند و دارند تریدر می کنند و باید به سمت اینوستورها بروند. امیدوارم این تجربه که یکی از با ارزش ترین تجربه‌های من در بازار بورس است و خودم این تجربه را بسیار ارزشمند می دانم به گوش بیشتر سرمایه گذارهایی که کمتر از ۲ یا ۳ سال است که وارد بورس شده اند و به خاطر اتفاقات، پتانسیل این را دارند که بورس را کنار بگذارند و این اتفاق برسد و آن‌ها هم جز برنده‌های این بازار قرار بگیرند. امیدوارم که این فایل متنی کمک کند که ما بازار سرمایه گذاری بهتری داشته باشیم و سرمایه گذارهای بسیار بهتری در این بازار داشته باشیم.

راه آسان‌تری برای ارتباط با کاربران‌مان پیدا کرده‌ایم :) عضویت در کانال

مطالب زیر را حتما بخوانید:

نظرات کاربران

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    لینک کوتاه :